کارگری

اثراتِ سهمگینِ گرانی بنزین و حذف ارز ترجیحی/ از سهمِ «طبقه کارگر» برداشت نکنید!

به گزارش خبرنگار کا 118، «مسعود پزشکیان» همه جا و در همه‌ی شرایط از مشکلی به نامِ «ناترازی» می‌نالد؛ کلیدواژه‌ی پُرتکرارِ رئیس دولت، ناترازی‌ست؛ او هیچ فرصتی را برای نالیدن از دست ناترازی و استدلال به شیوه‌ی معمول همه دولت‌ها از میراث دولت قبل، از دست نمی‌دهد!

مسعود پزشکیان، هفدهم آذر در دانشگاه صنعتی شریف، با بیان اینکه ناترازی داریم و در برق، آب ، نفت و بنزین مشکل داریم، گفت «به هر جا دست بزنیم یکی دردش می‌آید. یک بیمار را اگر بخواهیم درمان کنیم، ساده‌ترین راه قرص است که ممکن تلخ باشد». و اینها یعنی قرص را باید مردم بخورند یا به عبارتی، کارگران، معلمان، پرستاران و زحمتکشانی که با وجود سبد معیشت نزدیک ۴۰ میلیون تومانی، ۲۰ میلیون تومان هم در ماه درآمد ندارند!

دوازدهم آذر، مسعود پزشکیان، در دومین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی درباره برنامه‌های دولت چهاردهم، چیزی به جز الزام به تعدیل و گرانی در مورد این برنامه‌ها نگفت و دوباره از مشکل ناترازی گلایه کرد. رئیس دولت به صراحت رو به دوربین‌های صداوسیما گفت «بنزین گران می‌شود! وقتی ارز اختصاص داده نشود باید از جایی جبران شود».

«گرانی بنزین»، «گرانی حامل‌های انرژی» و حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی به بهانه‌ی همیشگیِ فسادآلود بودن، راهکارهای دولت چهاردهم برای حل ناترازی‌ست، هرچند آنطور که در فضای مجازی و در ادبیات فعالان دغدغه‌مند اقتصادی آمده «این سطل (سطل بودجه‌ای دولت) با هیچ آبی پُر نمی‌شود چون از چند جا سوراخ است و آب به راحتی و بی‌محابا هرز می‌رود». بودجه‌خورها و ردیف‌های هزینه‌ای بودجه بسیار است؛ نهادها و ارگان‌هایی که رو سوی مردم ندارند و در بهبود وضعیت زندگی مردم بلاتاثیرند، بودجه‌های کلان می‌گیرند، این منافذ باز را نمی‌توان بست! پس لابد مردم باید قرص مسکن بخورند؛ چاره‌ی حل ناترازی، گرانی‌ست. و سرفصل اصلی این گرانی‌ها، بالا رفتن قیمت بنزین است؛ هرچند همه کالاهای اساسی در این چند ماه گران شده‌اند و قرار است سال آینده حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی با قدرت در دستور کار باشد و از قضا، مدافعان قدرتمندِ نئولیبرال در بدنه تصمیم سازی دولت دارد.

در روزهای اخیر، مجلس شورای اسلامی در همدستی با دولت برای دادنِ مُسَکن‌های تلخ به مردم تصمیم‌سازی کرد؛ کمیسیون تلفیق مجلس، پیشنهاد دولت برای نرخ و سقف ارز ترجیحی در سال آینده را به ترتیب ۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان و تا سقف ۱۲ میلیارد دلار تصویب کرده‌ که هم نرخ آن ۱۰ هزار تومان نسبت به سال قبل بالاتر رفته و ازسوی دیگر سقف آن هم حدود ۳ هزار میلیارد دلار کمتر شده است (سال قبل حدود ۱۵ هزار میلیارد دلار بود).

 سال آینده بی‌هیچ تردیدی، غذا و دارو گران می‌شوند. هرچند داده های میدانی بر استیلای تورم سنگین همین امروز قبل از قیچی کردنِ رسمیِ ارز ترجیحی گواهی می‌دهند.

در روزهای اخیر، قیمت سیب‌زمینی با جهش ناگهانی حدود ۴۳ درصدی از ۲۱ هزار تومان به ۳۰ هزار تومان رسید. نرخ گوجه فرنگی نیز نسبت به ابتدای فصل که هر کیلو گرم بین ۲۱ تا ۲۶ هزار تومان بود، به شدت بالا رفت؛ گوجه فرنگی با کیفیت نامطلوب در بازار حدود ۴۵ هزار تومان و محصول مناسب‌تر تا ۶۰ هزار تومان و بیشتر هم عرضه می‌شود. رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی در مورد گرانی همین دو قلم گفته است: «گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی مصرف روزانه خانوار ایرانی است که در چند وقت اخیر افزایش قیمت داشتند. دلیل این امر هم به بستن قراردادهای صادراتی برمی‌گردد».

کالاهای ساده‌ی سفره در ماه‌های اخیر بین ۴۰ تا ۵۰ درصد گران شده‌اند؛ حذف بطئی و زیرپوستی ارز ترجیحی در سال آینده، چه بلایی بر سر سفره‌ها می‌آورد؛ گرانی بنزین چطور؟ افزایش قیمت این کالای استراتژیک و زیربنایی چقدر به هزینه‌های زندگی مردم می‌افزاید؟ آیا مردم مقصر «ناترازی» هستند که باید تاوان آن را بپردازند؟ آیا دولت می‌خواهد با برداشت از جیب مردم، سطل سوراخ بودجه را پر کند و رفع کسری نماید؟!

«حسین حبیبی» فعال کارگری در موردِ آماده کردن صحنه برای گرانی بنزین به کا 118 گفت: آقای پزشکیان، این روزها شما و دولتمردان‌تان مدام از ناترازی و ارزان بودن نرخ بنزین نسبت به قیمت جهانی صحبت می‌کنید؛ سوال این است مگر ما هم چیزمان جهانی است؟ خودروهای تولید شده فاقد کیفیت و پرمصرف هستند ولی قیمت عرضه شده به مردم جهانی‌ست و بعضاً ازسطح قیمت جهانی نیز بالاتر است. جاده‌ها و خیابان‌ها فاقد استاندارد و بی‌کیفیت هستند و همین بی‌کیفیتی جاده‌ها چه هزینه‌های گزافی که به مردم به ویژه کارگران تحمیل نمی‌کند! مزد و حقوق نیروی کار، چه نسبتی با حقوق کارگران در دیگر کشورها دارد؟ به قیمت بنزین فوب خلیج فارس توجه کرده‌اید، دستمزد کارگران کشورهای حاشیه خلیج فارس را ندیدید؟! آیا کارگران مسئول ناترازی‌های شما هستند؟!

او اضافه می‌کند: مدیریت منابع انسانیِ فشل، عرصه را بر کارگران تنگ کرده و کارگران یا دچار افسردگی می‌شوند، برخی اقدام به کار خلاف برای به دست آوردن یک لقمه نان می‌کنند، آنهم در این دوران وانفسا که قیمت کالا و خدمات از قبیل غذا و آب و برق و گاز بیرحمانه و بدون محاسبه آستان تحمل کارگران، تصاعدی افزایش یافته و دولتمردان مدام می‌گویند که مصرف برق و آب و گاز و بنزین نسبت به استاندارد جهانی بالاست….!

آیا مردم مسئول ناترازی‌ها هستند؛ «فرامرز توفیقی» فعال کارگری در این رابطه می‌گوید: پزشکیان و اصحاب دولتش مدام از ناترازی‌ها انتقاد می‌کنند؛ گویا ما باید برای ناترازی‌ها چاره بیندیشیم نه دولت! چون ظاهراً مسئول همه‌ی این ناترازی‌ها طبقه‌ی کارگر است! دولت فقط از ناتوانی می‌گوید؛ مثلاً آقای همتی که قبیل انتخابات مدعی داشتن فرمول برای مدیریت نوسانات ارز و نرخ تورم بود، حالا فقط از ناتوانی و مشکلات زیرساختیِ غیرقابل حل می‌گوید.

او با بیان اینکه کارگران بار افزایش وحشتناک قیمت‌ها را به دلایل غیرمعقول و غیرقابل قبول بر دوش گرفته‌اند؛ می‌افزاید: می‌گویند کره به این دلیل گران شده که روسیه درگیر جنگ اوکراین است و کره از ایران به روسیه می‌رود؛ سیب‌زمینی و گوجه فرنگی گران می‌شود می‌گویند به خاطر قراردادهای صادراتی‌ست؛ خب راه صادرات را ببندید! مجوزهای خروج کالاهای اساسی را بگیرید و لغو کنید! آقای پزشکیان، شما دارید زمینه‌ها را برای گرانی‌های بیشتر آماده می‌کنید؛ برق و گاز را گران کردید، غذا هم نجومی گران شده؛ می‌خواهید بنزین را هم گران کنید، بسم‌الله! فقط گفتمانِ ناترازی را جلو نیندازید؛ اگر واقعاً ناترازی دارید، چرا تریبون را به سمت مردم گرفته‌اید، روی آن را بچرخانید….!

توفیقی تاکید می‌کند: طبقه‌ی کارگر دیگر توانِ تاوان دادن ندارند، با سبد معیشت بیش از ۳۵ میلیون تومانی و دستمزد ۱۱ میلیون تومانی، هیچ جوری دیگر نمی‌شود از کارگران تاوان کشید.

گرانی ۱۰ هزار تومانی نرخ ارز ترجیحی واردات و کاهش ۳ هزار میلیارد دلاریِ اعتبار آن و البته گرانی بنزین به عنوان نقطه عطف گرانی‌ها، تلاش دولت برای پر کردن سطل بودجه با تحمیلِ انقباض و تعدیل بیشتر به زندگی مردم است. سطلی که هرگز پر نمی‌شود، با این اقدامات هم پر نمی‌شود فقط دست به دست، خالی‌تر از همیشه به دولت بعد منتقل می‌شود؛ باید به دولت گفت، اگر واقعاً به فکر حل ناترازی‌ها و کسری بودجه هستید، منافذ این سطل را ببندید و نگذارید از «سهم مردم» الی‌ ماشالله برداشت کنند!

گزارش: نسرین هزاره مقدم

 

 

انتهای پیام/

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا