جناب رئیس جمهور، وعده دادید وزیر کار از جنس کارگران باشد/ نگذارید «صاحبان قدرت و ثروت» طبقه کارگر را دوباره به حاشیه برانند!
به گزارش خبرنگار کا 118، کارگران و بازنشستگان بیش از ۵۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند؛ ۴۶ میلیون نفر از جمعیت کشور به طبقه کارگر تعلق دارند و بدون تردید، این جمعیت انبوه به تنهایی میتواند معادلات سیاست در لایههای فرادست را جابجا کند. هیچ انتخاباتی بدون حضور و مشارکت طبقه کارگر، انتخابات به معنای واقعی کلمه نیست؛ کارگران در کنار هر کاندیدایی که بایستند او را از فرش به عرش میرسانند و موجبات پیروزی نهایی را فراهم می آورند.
به گواه همه اطلاعات و شواهد، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز، طبقه کارگر تمام قد پشت مسعود پزشکیان ایستادند، کاندیدایی که داد حمایت از فرودستان سر داد و بارها در سخنرانیهای انتخاباتی خود گفت «من صدای صداهای خاموشان و بی صدایان هستم».
کارگران و کارفرمایان و تعاونگران وآحاد ملت به امید بهبود اوضاع و مشارکت در سرنوشت جمعی، «برای ایران» به مسعود پزشکیان، نامزدی متفاوت و از جنس خود مردم رای دادند؛ فردایی بهتر و روشنتر را در ذهن تصور کردند، فردایی که در آن اصحاب قدرت و ثروت، مالک الرقاب و فرمانروا نباشند و مدیرانی از دل طبقه کاروتولید، سررشته امور را در دست بگیرند.
مسعود پزشکیان نیز با صحبتها و وعده هایش، کارگران را در چند پرده به این آینده روشن امیدوار کرد؛ پردههایی امیدبخش که طبقه کارگر به انتظار پایان خوشِ پرده آخر به نظاره نشست…
پرده اول، سیزدهم تیرماه ۱۴۰۳، قبل از انتخابات:
وقتی لحظه خطیر انتخابات نزدیک بود و ناقوس پایان به زودی به صدا در میآمد، مسعود پزشکیان در آخرین مناظره انتخابات ریاست جمهوری رو به دوربینها کرد و گفت: «گردنم را در مقابل حرفهایم میگذارم / من نیامدم خطر دیگری برای ایران شوم، آمدم تا حکومت صداهایی را که شنیده نشده را بشنود». آن صداهای خاموش، صدای کارگرانی بود که سالها و دههها از حقوق قانونی خود محروم مانده بودند و به سفرههای خالی و بیرونق با چشمانی اشکبار بسنده کرده بودند…
پرده دوم، ۲۵ تیرماه، چند روز بعد از انتخابات و پیروزی پزشکیان:
رئیس جمهور منتخب در دیدار با جامعه کارگری درخواست کرد تا پیشنهاد خود برای گزینههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را مطرح کنند و خطاب به آنها گفت: شما پیشنهادات خود را بدهید و براساس آن شاخصها تلاش خواهیم کرد تا فردی با مشخصاتی که هم از طبقه کارگر باشد و همچنین عالم، آگاه و توانمند باشد را انتخاب کنیم زیرا صرف اینکه یک نفر از یک گروه یا جناحی است مشکل ما را حل نمیکند.
پرده آخر نزدیک است
حالا در روزهای ابتدای مردادماه، به نظر میرسد که پرده آخر نزدیک است اما احتمال دارد که آن پایان خوش دیگر در کار نباشد؛ پزشکیان بارها بر انتخاب وزرا براساس نظرات و پیشنهادات کارشناسان و مشارکت جامعه هدف تاکید کرده است؛ او در مورد همه وزیران به صورت عام و در مورد وزیر کار به صورت خاص، معتقد به مشارکت است و به صراحت اعلام کرده شخصی وزیر کار میشود که از جنس کارگران باشد و تشکلهای کارگری از او حمایت کنند.
علیرغم همه این واقعیتها و اتفاقات و حمایت بسیاری از انجمنهای صنفی کارفرمایی و نهادهای بخش تعاون، این روزها صداهای ناخوش از شورای راهبری کابینه پزشکیان به گوش می رسد، صداهایی که نشان میدهد، صدای خاموشان همچنان خاموش مانده است و متاسفانه ثروتمندان و قدرتمندان در این شورا نفوذ کردهاند یا حداقل با لابیگری به دنبال به کرسی نشاندن منویات خود هستند.
این صداهای ضد کار و تولید، کارگران را از بابتِ پرده آخر نگران کرده است؛ در حالیکه تشکلهای کارگری و کارفرمایی و بازنشستگی و برخی نهادهای مدنی پیشنهادات خود را با خلوص نیت ارائه دادهاند و بی صبرانه در انتظار عمل به وعدههای پیشین و انتخاب وزیری اصلح، آشنا به قوانین و از جنس طبقه کارگر هستند، اخبار غیررسمی از احتمال معرفی وزیری به پیشنهاد «دیگران» حکایت دارد؛ نگرانیها بالا گرفته، نگرانی از اینکه بازهم میلیونها کارگر به حاشیه بروند و قدرتمندانِ بالادست نشین، کرسی وزارت کار را قبضه کنند و در بر همان پاشنه سابق بچرخد.
کارگران و حتی کارفرمایان نگران آینده هستند و حق دارند نگران باشند؛ مسعود پزشکیان بارها وعده داد صدای بیصدایان است و وزیر کار حتماً از جنس خودشان است و حالا باید پرسید، جناب رئیس جمهورِ منتخب، اگر غیر از این شود آیا گردنت را در مقابل حرفهایت میگذاری؛ آیا هنوز خاطرت هست؟!
انتهای پیام/