نزد نسل سلامت؛ پرستاری از معشوق در قامت پزشک/ نوشتن برای همسر در آخرین لحظات عمر
سپری شدن ۱۱ روز زندگی با بیم و امید برای بازگشت محبوبی که ۱۹ سال از زندگی ات را با او سپری کرده ای و نفست به نفسش بند است، جانکاهی اش در تصور نمی گنجد، روزی که ردای سفید پزشکی را بر تن کرد هرگز تصور نمیکردی او که به هزاران انسان زندگی دوباره بخشیده خود مغلوب یک ویروس ناشناخته شود.
عاشقانه دست در دست هم با ایمان راسخ پای سوگندی که خواندید، ماندید و در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا قد علم کردید تا با درمان بیماران امید را به جامعه بازگردانید، اما نمیدانستید که یکی از شما مغلوب این نبرد می شود و آخرین روزهای زندگی عاشقانه تان را در بیمارستان با درد و آه، دلی شکسته و غمی جانکاه سپری میکنید.
دکتر سوسن عزیزمحمدی، متخصص جراحی زنان، رئیس بیمارستان هاجر و همسر دکتر ابوالفضل محمدعلیزاده جراح مغز و اعصاب است که هر دو در راه مقابله با ویروس کرونا برای نجات جان بیماران جانانه جنگیدند تا جایی که ابوالفضل ۳ مهرماه ۱۳۹۹ به این ویروس مبتلا و پس از ۱۱ روز جدال با کرونا مغلوب آن شد.
نوشتن برای همسر در آخرین لحظات عمر
همسر این شهید مدافع سلامت در گفت وگو با خبرنگار کا 118اظهارکرد: ابوالفضل از ۳ تا ۱۱ مهرماه سال ۱۳۹۹ در آی سی یو بستری بود، من از وی مراقبت میکردم و متاسفانه ۶ صبح ۱۱ مهر به شهادت رسید، همسرم آخرین شبی که در قید حیات بود با چشم اشاره کرد و گفت که یک کاغذ بیاور من هم یک کاغذ و خودکار برای او آوردم او به سختی برای من نوشت: «همیشه از اول زندگی بهت گفتم اول خودت برو.»
دکتر محمدی میگوید: در دوران کرونا شبانه روز درگیر کار بودیم و تا ثانیه آخر کار میکردیم، ۱۱ یا ۱۲ شب به خانه می رسیدیم قرار بود هر کس زودتر به خانه رسید شام درست کند او بسیار پر مهر بود، همیشه مرا حمایت میکرد و در این مدت زحمت آماده کردن شام را میکشید.
وی افزود: برخی پزشکان بیمارانی را که مشکلات اورژانسی ندارند، معاینه نمیکنند اما همسرم هیچگاه بیماران را بیجواب نمیگذاشت و در دوران همهگیری ویروس کرونا هرگز از وظایف و تعهدات پزشکی خود کوتاهی نکرد.
یادآوری خاطرات تلخ، خواب را از چشمانم میگیرد
همسر شهید دکتر علیزاده توضیح داد: با اینکه به خاطر شغلمان نکات بهداشتی و پزشکی را به خوبی رعایت میکردیم اما از اول مهرماه علائمی شبیه سرماخوردگی در همسرم بروز کرد، او اصرار داشت که سرماخورده است و به بیماری کرونا مبتلا نشده، با اصرار من آزمایش پی سی آر داد و جواب مثبت شد اما باز هم راضی به بستری نشد و به درمان سرپایی اکتفا کرد بعد از مدت کوتاهی حال ابوالفضل روبه وخامت گذاشت و در آی سی یو بستری شد.
وی گفت: من به چشم دیدم که همسرم نمیتوانست نفس بکشد، شب ها صحنههایی که او دچار زجر تنفسی شده بود جلوی چشمانم میآید و نمی توانم بخوابم، من همیشه و همه وقت به یاد او هستم.
دکتر محمدی با بغض میگوید: عزیز خود را به خاطر سوگند پزشکی که خورده بود در راه نجات بیماران از دست دادم و با اینکه بسیار غمگین بودم به خاطر سوگند پزشکی و تعهدی که داشتم چهار روزی پس از شهادت همسرم بر سر کار حاضر شدم.
وی درخصوص ویژگیهای بارز و برجسته همسرش بیان کرد: نه تنها بنده بلکه تمام اطرافیان و کسانی که با او در ارتباط بودند تصدیق میکنند که وی فردی مومن، متعهد، با اخلاق، بسیار مهربان، مردمی، ساده و صادق بود. همسرم در ایثارگری امتحانش را در دوران جنگ پس داد و زمانی هم که زلزله بم رخ داد بلافاصله از تهران عازم بم شد.
برشی از زندگی شهید دکتر محمدعلیزاده
همسر این شهید مدافع سلامت میگوید: وقتی همسرم در سال ۱۳۶۲ مدرک دیپلم خود را اخذ کرد، با آنکه میتوانست از معافیت سربازی برخوردار شود در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ برای خدمت سربازی به جبهه رفت. بسیاری از اقوام و مردم شهر میخواستند او را از تصمیم خود منصرف کنند اما همسرم اصرار داشت دوره خدمت را سپری کند. او در قالب نیروهای ژاندارمری در آذربایجان غربی خدمت خود را گذراند پس از آن، مدت کوتاهی (قبل از کنکور) در بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر آذرشهر فعالیت کرد.
دکتر محمدی افزود: ابوالفضل در کنکور پزشکی سال ۱۳۶۵ در دانشگاه علومپزشکی تبریز پذیرفته و در سال ۱۳۷۲ فارغالتحصیل شد، برای خدمت به منطقه آغزیارت در اطراف هشترود رفت و یکسال طرح خود را در این منطقه گذراند. پس از آن در مهرماه سال ۱۳۷۳ در دوره تخصص مغز و اعصاب پذیرفته شد و پنج سال به تحصیل در این دوره پرداخت. سال ۱۳۷۸ پس از فارغالتحصیلی برای ضریب کا (تعهد تخصص) به شهرستان مراغه رفت و در بیمارستان امیرالمومنین این شهر خدمت خود را آغاز کرد.
دکتر محمدعلیزاده خصوصی طبابت نکرد
همسر شهید دکتر محمد علیزاده با بیان اینکه همسرش از آذرماه سال ۱۳۸۱ به دعوت دکتر علی مجیدی رئیس بهداری ناجا به تهران آمد، افزود: او از مهرماه سال ۱۳۸۲ تا زمانی که به خاک سپرده شد، در ناجا خدمت کرد. همسرم همیشه دغدغه خدمت به مردم را داشت؛ هرگز به صورت خصوصی طبابت نکرد و همزمان در چهار درمانگاه دولتی در خدمت بیماران بود.
تولد و شهادت
ابوالفضل اول شهریور سال ۱۳۴۳، همزمان با روز پزشک در خانوادهای مذهبی در شهرستان آذرشهر از توابع استان آذربایجان شرقی متولد و ۱۱ مهر سال ۱۳۹۹ ساعت ۶ صبح بر اثر ابتلاء به بیماری کرونا به فیض شهادت نائل و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد و به کاروان شهدای سلامت پیوست.
پدر وی نیز از بسیجیانی بود که به صورت داوطلبانه در جبهههای جنگ تحمیلی حضور یافت و به شهادت رسید. پیکر پدرش هیچگاه پیدا نشد و از شهیدان جاوید الاثر عملیات والفجر مقدماتی است اما با اینحال در گلزار شهدای شهر آذرشهر مقبرهای را به صورت نمادین و به یاد وی ایجاد کردند.