بشار اسد را تورم سه رقمی سرنگون کرد/ سیاستهای تورمزا و ضددولتی مندرج در لایحه بودجه ۱۴۰۴ را جدی بگیرید
به گزارش خبرنگار کا 118، فرشاد مومنی، اقتصاددان در نشستی در موسسه مطالعات دین و اقتصاد درباره واکاوی اقتصاد سیاسی رژیم فروپاشیده بشار اسد گفت: همه بر سر این مساله توافق جمعی دارند که در شرایط کنونی هیچ چیز به اندازه نگاه علمی به مسائل مبتلابه نیروی محرکه امیدآفرینی نیست و وقتی از دریچه علم به مسائل جامعه نگاه میکنیم میتوانیم بفهمیم چه مشکلاتی داریم و این مشکلات از چه منشایی سرچشمه میگیرد و چه راه حل هایی برای آنها وجود دارد.
وی افزود: در هر زمینهای که دادهها برای قضاوت کافی نیست و وقتی با عدم شفافیت روبهرو هستیم اقتصاد سیاسی کمک میکند به شناخت هر چه دقیقتر دست پیدا کنیم، اولین روش شناختی به دشواریهای مطالعههای تاریخی برمیگردد و اینکه چه چیزهایی در چه دورههایی با هم مقایسه می شود موضوع مهمی است، شاید یکی از بزرگترین پیشگوییهایی که جامعهشناسان نهادگرا به جامعه انسانی تقدیم کردند این است که چرا و چگونه شرایط یکسان میتواند منشا کارنامههای متفاوت باشد، جامعهشناسان نهادگرا پاسخ این را بر محور برجستگی اهمیت نهادها توضیح دادند و گفتند که در یک اقلیم تفاوت نهادها نتایج متفاوتی را دربرداشته است، آنها همچنین توضیح دادند که مناسبات رانتی سبب میشود جوامع دچار اعوجاجهای معنیدار در عملکردهای اقتصادی و اجتماعی شوند و این نشان می دهد جامعه علمی ما چقدر مسئولند و باید دقت داشته باشند در هر کار تطبیقی چه چیز را میخواهند با چه چیز مقایسه کنند، اگر بخواهید به سالها اخیر نزدیک شوید پدیده بهار عربی بسیار قابل اعتنا است، در میان کشورهایی که درگیر این موج شدند شباهتها و تفاوتهای بسیاری وجود داشته اما نحوه مواجهه آنها از یک پدیده یکسان به استنتاجهای فوق العادهای رسیده است.
مومنی ادامه داد: در مورد بشار اسد افشاگریهایی را میبینید اما این افشاگریها نمیتواند همه ماجرا را توضیح دهد. جواهر لعل نهرو در کتابی کارنامه جنایات استالین را مطرح میکند و مینویسد استالین حدود ۱۱ میلیون نفر را در دوران مسئولیت به قتل رساند همین تعدادی را روانه اردوگاه کار اجباری کرد و ۱۳ میلیون را به زندان فرستاد فکر نمیکنم در دوران معاصر کسی در جنایت به گرد پای استالین هم برسد با این حال در دورههای حافظ اسد و بشار کارنامهها متفاوت است برای همین در نسبت دادن هر چیز به هر چیز دقت شود، ما باید به یک درک عالمانهای از نقش و دامنه تاثیر عوامل داخلی و خارجی دست پیدا کنیم و ضریب اهمیت این عوامل در رقم زدن سرنوشتهای مختلف برای ملل مختلف نکته قابل اعتنایی است، در ۴۰۰ سال گذشته یکی از کانونهای اصلی آسیبپذیری ما همواره فقدان درک بایسته از اقتصاد سیاسی بینالمللی نزد تصمیمگیران اساسی کشور بوده است، از زمان شاه عباس هر بار یک قدرت بزرگ را از کشور بیرون کردیم به دلیل ندانستن آرایش قوا و ندانستن سلسله مراتب قدرت به کسانی برای کمک متوسل شدیم که همین کمککننده، به مردم ما ظلمهایی کرده و ایرانیان را به جایی رسانده که بگویند صد رحمت به قبلی؛ بنابراین زمان آگاهی در مورد فهم سیاسی اقتصاد بینالمللی از نظر ضریب اهمیت در ایران در هنگامه منازعههای هژمونیک چندبرابر میشود.
عوامل خارجی برای خانه بزرگ ما مثل باد و بوران و سیل و زلزله هستند
این اقتصاددان اظهار کرد: در سطح نظری تقریبا بزرگترین رقابت اندیشهای درباره نقش و ضریب اهمیت عوامل خارجی در رقم زدن سرنوشت ما بین نظریههای سنتی نوسازی و وابستگی بوده، در جایی نقش عوامل خارجی به کل انکار میشود و در رویکرد متقابل کل ماجرا به عامل خارجی نسبت داده میشود، آنچه میتواند اکنون برای ما کمککننده باشد این است که نظریههای جدید وابستگی و نوسازی هر دو به ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی رای میدهند اما هر دو بر این مساله توافق دارند که اصل بر عوامل داخلی است عوامل داخلی متغیرهای درونزا هستند و اگر خرد داشته باشیم میتوانیم متغیرها را تحت تاثیر قرار دهیم، عنصر تعیینکننده عوامل داخلی است و اگر کشوری میخواهد از این معرکه سرافراز بیرون بیاید باید از عهده مسائل خود بربیاید، عوامل خارجی برای خانه بزرگ ما مثل باد و بوران و سیل و زلزله هستند کنترل آنها در اختیار ما نیست اما اگر هوشمندانه بتوانیم خانه مستحکمی بسازیم میتوانیم خود را از عوامل خارجی مصون نگه داریم.
حکومت بالغ از بیشترین ظرفیت دانایی برای اداره سرزمینش استفاده میکند
در حیطه دانشوری هم عده ای خودی و غیرخودی ایجاد می کنند
وی خاطرنشان کرد: ذخیره دانایی موجود در ایران این نکته را گوشزد میکند که اصل وجود توطئههای امپریالیستی یک واقعیت محرز است اما محکومیت توطئهاندیشی این است که توطئهها مطلق محسوب میشود و این امر ما را در مقابل آنها مصلوب نگاه میدارد وگرنه اصل توجه به توطئهها مذموم نیست، مداخلههای بیرونی تحت شرایطی شکست خورده و تحت شرایطی موفق شده و شیوه عالمانه روبهرویی با این مساله نفی و تائید مطلق آنها نیست بلکه آن است که ما به نقش عوامل داخلی توجه داشته باشیم و ببینیم چگونه باید سیاستگذاری کنیم که سرنوشت خود را به درستی رقم بزنیم، خیلی تلخ است که سطح شعور کسانی این است که در حیطه دانشورزی هم بخواهند خودی و غیرخودی ایجاد کنند و حکومت بالغ از بیشترین ظرفیت دانایی برای اداره سرزمینش استفاده میکند.
در شرایط داخلی هیچ چیز به اندازه رابطه مردم و حکومت تعیین کننده نیست
مومنی گفت: گاه از بخش هایی از ساختار قدرت چیزهایی را میبینیم که نشان میدهد اینها قدر کشور و مردم را نمیدانند و منافع ملی را فدای منافع پست خود و ثروت و قدرت میکنند. اصل ماجرا و عنصر تعیینکننده شرایط داخلی ماست و در شرایط داخلی هیچ چیز به اندازه رابطه مردم و حکومت تعیین کننده نیست، اگر مردم احساس کنند که به آنها ظلم میشود هر جا که امکان داشته باشد سعی میکنند با ریاکاری و دزدی این رای زائل شده را جبران کنند، مردم آیینه ذات حکومت هستند، مقامات نمیتوانند خود رانتخوار باشند و از مردم انتظار تقوا داشته باشند،
اعتماد مردم به حکومت از دو کانال تهدید میشود یکی سفلهگزینی و چاپلوسگزینی و دیگری نابخردی در سیاستهای اقتصادی
اگر حکومت به مشارکت مردم تن در ندهد و با مردم روراست نباشد و به جای شفافیت و مشارکت پنهانکاری کند امروز هم دوباره آسیبپذیر می شود.
این اقتصاددان در ادامه به عوامل سقوط بشار اسد پرداخت و اظهار کرد: سقوط یکشبه رخ نمیدهد، طی یک فرآیند رخ میدهد، در سال ۱۳۹۶ کتابی را منتشر کردم که اتمام حجتی با دولت بود در این کتاب با جزئیات نشان دادم که فروپاشی اتحاد شوروی مطلقا به دلیل تئوری اقتصادی کمونیستی نبود در اتحاد شوروی عملکرد قوه قضائیه بود که کمر این اتحاد را شکاند و در ظاهر حکومت سوسیالیستی بود اما فعالیتهای شخصی فاسدان زیرزمینی بود.اندازه گردش و اضافه کرد مالی این مافیای خودی در سالهای پایانی عمر اتحاد شوروی برابر با ۱۲درصد جیدیپی اتحادیه بود و در نهایت تیر خلاص را به موجودیت اتحاد جماهیر شوروی سیاستهای نابخردانه اقتصادیاش شکلیک کرد، این سیاستها سه عنصر به هم پیوسته داشت، سیاست اول این بود که اتحاد جماهیر شوروی دست به دامن سیاستهای صندوق بینالمللی پول شدند؛ عنصر گوهری این سیاستها، سیاستهای تورمزا بود، این سیاستها از شوکدرمانی به قیمتها تا مسئولیتگریزی حکومت درباره امور حاکمیتیاش مانند آموزش و سلامت و مسکن و تغذیه مردم نشات میگرفت و از همه تکان دهندهتر سیاست به تاراج دادن داراییهای حکومت تحت عنوان خصوصیسازی بود.
مومنی خاطرنشان کرد: هر کدام از این سیاستها در نوع خود میتواند مفید باشد اما وقتی این امور بدون توجه به شرایط جامعه انجام میشود از دل آنها فاجعه درمیآید،
اتحاد جماهیر شوروی بیپرواترین سیاستهای تورمزا در مورد جهشهای بزرگ در قیمت مایحتاج مردم اعمال میکرد و این کمر آنها را شکاند و از دل سیاستهای تورمزا، بقای حکومت شوروی ناممکن شد، بر گسترده و عمق فساد به اندازه غیرقابل کنترل افزوده شد و از دل آن نابرابری و فساد افزایش بیسابقه پیدا کرد و حکومت دچار کسری مالی غیرقابل تحمل شد.
وی ادامه داد: در همین راستا نکته کلیدی در مورد حکومت بشار اسد این است که آنچه کمر رژیم بشار اسد را شکست همین دنبال کردن نسخهای بود که اتحادیه جماهیر شوروی را ضربه فنی کرد، تورم سوریه در چند سال اخیر سه رقمی شده بود و ایرانیان گرامی که شلاق ۵۰ ساله تورم دورقمی را بر شانههاشان حس میکنند میدانند آثار طاقتفرسای تورم سه رقمی کار را تا کجا پیش میبرد،
بیشترین بیاحتیاطیها در حکومت بشار اسد میدان دادن به جهش قیمت مایحتاج روزمره مردم بود، در ماههای پایانی حکومت بشار نزدیک ۹۰ درصد جمعیت به زیر خط فقر رسیده بودند، پس ماجرای سقوط بشار اسد فقط مسائل خارجی نبود، این پروژه از درون کلید خورده بود و حاصل جدایی مردم از حکومت بود و حاصل از انگیزه انداختن مردم در نقش داشتن در سرنوشتشان بود. تورم سهرقمی به اضافه فساد سیستم و نابرابریها و تحقیر و سرکوب مردم به این امر دامن زد.
سیاستهای تورمزا و ضددولتی مندرج در لایحه بودجه ۱۴۰۴ را جدی بگیرید
این اقتصاددان تصریح کرد: آنچه میشود به حکومت گرامی ایران ناصحانه گفت این است که شماها به دلیل نداشتن دانش بایسته در کادری قرار گرفتهاید که من آن را اداره چرتکهای اقتصاد ملی نام گذاشتهام، این مدل اداره همه مسائل کشور را تحت تاثیر قرار داده است، تورم ظالمانهترین مالیاتی است که ساختار قدرت از فقرا به نفع اغنیا میگیرد اما با مساله تورم هم چرتکهای رفتار میشود، اینها نمیدانند که چهار درصد افزایش تورم بر تورم دورقمی یعنی چه؟ سیاستهای تورمزا و ضددولتی مندرج در لایحه بودجه ۱۴۰۴ را جدی بگیرید، بیش از نیمی از جمعیت ایران قادر نیستند به اندازه حداقل موردنیاز کالری به بدن برسانند در همین حال در لایحه بودجه ۱۴۰۴ حدود ۳میلیارد دلار از بودجه ارزی تخصیص یافته به کالاهای اساسی کم شده و دو سوم آن به واردات خودروهای لوکس اختصاص یافته است، حکومت گرامی ایران باید نسبت به روندهای فساد مالی خیلی حساستر از اینی باشد که الان هست در چین یا کره جنوبی عالیترین مقامها به تحقیرآمیزترین روشها تنبیه می شوند اگر یک صدم فساد چای دبش در آنجا اتفاق افتاده باشد، به شدت برخورد می کنند. این جامعه تنها بر محور تولید فناورانه باقی خواهد ماند و با این شیوه نمیشود کشور را اداره کرد.
تورم را کنترل و بستر را برای خلق فرصت های شغلی مولد ایجاد کنید
وی تاکید کرد: ماجرا وقتی تلختر میشود که رئیس جمهور میگوید من حاضرم برق نهاد ریاست جمهوری قطع شود، برق تولید قطع نشود ما نمیخواهیم برق نهاد ریاست جمهوری قطع شود به جای این حرفهای احساسی مساله را زیر ذرهبین بگذارید و ببنید کجاها چه خطاهایی انجام شده که این شرایط حاصل شده است. این آمیزه،ای از فساد، نابخردی و ناکارآمدی است. یک کلمه ناترازی بگوییم و خود را راحت کنیم؟ ناترازی برای چرتکه انداختن است، مشکل باید ریشهیابی و راه نجات پیدا شود، نشانه هایی حاکی از مسلط کردن هر چه بیشتر چینیها بر خودروسازی و نفت و گاز ایران شاهد هستیم چرا مشکلات خود را با نخبگان فکری در میان نمیگذاریم و برای ساخت مسکن هم از چینیها کمک میگیریم و تحت عنوان تحریم بودن میگوییم چینیها باید برای ما ورزشگاه بسازند.
مومنی گفت: تورم را کنترل و بستر را برای خلق فرصت های شغلی مولد ایجاد کنید، تورم ریشه در سلطه مناسبات مالیاتی دارد، شما بینید شوکدرمانی در کشور چه میکند؟ بانکهای خصوصی در کشور چه میکنند؟ هیچ عنصری در شدت بخشیدن به تورم در ایران به اندازه شوکدرمانی و نقشآفرینیهای مخرب بانکهای خصوصی تاثیر نداشته است و آثار و هزینههای کوتاهمدت و بلندمدت سهلانگاری در برابر تورم غیرقابل وصف است و در این شرایط عنصر آرامشبخش و امیدوارکننده این است که اینها همه در تسخیر علم قرار دارد.
انتهای پیام/