نقش آیتاللهِ علامه در شکست کمونیستهای ایران
آیتالله علامهای که به ذوالفنون مشهور بود در بلوایی که به دست اتحادیه کمونیستهای ایران در هفته اول بهمن ۱۳۶۰ در شهرستان آمل به پا شد دخالت کرد و به نحوی عمل کرد که در نهایت کمونیستها مجبور به ترک ادارات و سازمانهای اشغال کرده، شدند.
به گزارش کا 118، امروز سوم مهر اولین سالگرد درگذشت آیتالله علامه حسن حسنزاده آملی در سال ۱۴۰۰ است.
حسن؟
حسن سه سال بعد از تاجگذاری و هفت سال بعد از کودتای سیاسی – نظامی رضا پهلوی و سید ضیاءالدین طباطبایی علیه سلسله قاجار، در اواخر زمستان ۱۳۰۷ در روستای ایرا بخش لاریجان از شهرستان آمل در خانوادهای متدین متولد شد.
او در سال ۱۳۱۳ در شش سالگی به مکتبخانه رفت و خواندن و نوشتن فارسی و کل قرآن را نزد یک شیخ روحانی آموزش دید. یک سال بعد وارد کلاس اول ابتدایی شد و دو سال بعد مادر جوانش را از دست داد.
در ۱۴ سالگی مشمول فضل خاصه الهی شد و در آغاز جوانی در فهم و درک علوم عقلی برایش گشایش چشمگیری ایجاد شد.
ایشان در خاطرهای از این حالت روحی، چنین گفتند: «در عنفوان جوانی و آغاز درس زندگانی که در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمی راسخ و ارادتی ثابت داشتم، در رؤیای مبارک سحری به ارض اقدس رضوی تشرف حاصل کردم و به زیادت جمال دل آرای ولی الله اعظم، ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا علیه السلام نائل شدم. در آن لیله مبارکه قبل از آن که به حضور باهر النور امام (ع) مشرف شوم، مرا به مسجدی بردند که در آن مزار حبیبی از احباء الله بود و من فرمودند: «در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که بر آورده است.» من از روی عشق و علاقه مفرطی که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پیشگاه والای امام هشتم، سلطان دین رضا روحی لتربه الفداء و خاک درش تاج سرم، رسیدم و عرض ادب نمودم، بدون اینکه سخنی بگویم، امام که آگاه به سر من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگی مرا برای تحصیل آب حیات علم میدانست فرمود: «نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روی امام گشودم، دیدم آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که: «بنوش» امام خم شد و من زبانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از کوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «پیغمبر اکرم (ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم که هزار در علم و از هر درس هزار در دیگری به دوی من گشوده شد. پس از آن امام (ع) طی الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیداری من بهتر بود.»
اساتید
اولین استادش میرزا ابوالقاسم، مشتهر به فرسیو پسر ملا باشی ابراهیم بود اما رابطه استاد و شاگردی آنان دیری نپایید. میرزا به زودی درگذشت و حسن نزد آیات عظام محمد غروی، عزیزالله طبرسی، ابوالقاسم رجایی، حاج شیخ احمد اعتمادی و عبدالله اشراقی آموزش دید.
رساله منظومی یا «نصابالصبیان» تصنیف ابو نصر فراهی، رساله امثله از کتاب «جامع المقدمات» و درس جامع المقدمات جزو اولین کتابهایی بود که او آموخت.
حسن، کتب ابتدایی حوزه از جمله نصابالصبیان و رساله عملیه فارسی را نزد آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی، آموزش کتابهای کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطول در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل نزد آیات عظام محمد غروی، عزیزالله طبرسی، احمد اعتمادی، عبدالله اشراقی و ابوالقاسم رجایی آموزش دید.
پدرِ حسن در ۲۰ سالگی پسرش بدرود حیات گفت و خاله سرپرست حسن شد.
حسن در سال ۱۳۲۹ در ۲۲ سالگی از آمل به تهران مهاجرت کرد و در مدرسه حاج ابوالفتح در یکی از محلات خیابان ری سکونت کرد و تتمه کتب شرح لمعه را نزد آیهالله سید احمد لواسانی فرا گرفت.
او مدتی بعد به مدرسه مروی رفت و تحصیلاتش را ادامه داد. حسن در این مدرسه ۱۳ سال نزد علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی درس خواند و ملا شد.
او در این مدت مکاسب و رسائل شیخ انصاری، دو جلد کفایه آخوند خراسانی، کتاب طهارت و کتابهای صلوه، خمس، زکات، حج، ارث و جواهر را در قالب دروس خارج فقه خواند و در اواخر دهه ۱۳۴۰ به مقام اجتهاد رسید و میرزا شعرانی علاوه بر تایید اجتهادش به او اجازه نقل حدیث داد.
آیتالله حسنزاده در این مدت فقه و اصول را نزد اساتیدی چون سید احمد لواسانی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و محمدتقی آملی آموخت. حسن دروس تفسیر، رجال، درایه، ریاضی، هیات، نجوم و طب را نیز از علامه شعرانی آموخت.
این آیتاللهِ جوان ۱۱ سال نزد مهدی الهی قمشهای، منظومهِ سبزواری، بخشهایی از اسفار و شرح خواجه بر اشارات را فرا گرفت و در جلسات تفسیر قرآن ایشان حضور مییافت.
او در ۲۲ مهر ۱۳۴۲ به قم مهاجرت کرد و ۱۷ سال در دروس علامه آیتالله سید محمدحسین طباطبایی شرکت کرد و بخشهایی از کتاب بحارالانوار و تمهید القواعد را نزد ایشان آموخت.
ایشان دروس فلسفی و عرفانی را نزد آیتالله سید محمدحسن الهی، برادر علامه طباطبایی آموخت.
ایشان در همین زمان که یک سال قبل از تبعید سید روحالله موسوی خمینی به ترکیه در آبان ۱۳۴۳ بود با ایشان بیعت کرد.
به گفته علی معلمی شاگرد علامه که از دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده استان مازندران در این مجلس حضور دارد، آیتالله حسنزاده آملی را در شکست اتحادیه کمونیستهای ایران در بلوای بهمن ۱۳۶۰ که در شهرستان آمل بر علیه جمهوری اسلامی دست به اسلحه شدند مؤثر دانست.
آیتالله سید مهدی قاضی طباطبایی فرزند سید علی قاضی طباطبایی چهار سال استاد آیتالله حسنزاده در علوم ارِثْماطیقی بود. آیتالله حسنزاده، علامه طباطبایی را استاد عرفان عملیش معرفی کرد.
حسنزاده آملی پس از سکونت در قم به تدریس دروس فلسفه، عرفان، شرح منظومه، اشارات، اسفار اربعه، شرح فصوص قیصری، شرح تمهید و مصباح الانس مشغول شد. ایشان حدود ۱۷ سال دروس ریاضیات، هیأت، وقت و قبله را تدریس کرد و کتاب دروس معرفة الوقت و القبلة محصول آن دوران بود.
مجموعه آثار حضرت علامه ذوالفنون حسن حسن زاده آملی بیش از ۱۱۰ جلد کتاب است که حدود نیمی از آنها منتشر نشده است.
مهدی شبزندهدار، سید محمدرضا مدرسی یزدی، اسماعیل منصوری لاریجانی، داوود صمدی آملی، حسن رمضانی، مهدی احدی و سید یدالله یزدان پناه، نورالله طبرسی و سید حسن شجاعی کیاسری از شاگردان مشهور ایشان بودند.
جایگاه شاگرد نزد استاد
علامه طباطبایی در وصف ایشان گفتند: «حسن زاده را کسی نشناخت جز امام زمان (عج)»
آیتالله عبدالله جوادی آملی هم در توصیف علامه گفتند: «او عارفی کمنظیر بود که هم راه عقل و هم راه شهود را پیموده است.»
آیتالله علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی، در توصیف شخصیت علامه حسنزاده، گفت: «استاد مولانا الاجل الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملی معروف به حسنزاده در علم قرآن، لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبی مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافی را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفتآور اعرابگذاری کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایی دارد و در استخراج افلاک و کسوفین دارای مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتی که نقل آن برای من صحیح است، از من روایت نماید.»
آیتالله سید رضا بهاءالدینی نیز درباره علامه حسنزاده گفت: «افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانستهاند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیدهاند. خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسنزاده آملی افتاد به کلی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»
حجتالاسلام داوود صمدی آملی، شاگرد علامه در مقدمه کتابش «شرح دفتر دل» نوشت: «این صحیفهای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قلههای معارف الهی و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیات و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهان مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهما السلام چشیده است.»
عروج
آیتالله علامه حسن حسنزاده آملی قبل از عروج از یک دوره بیماری کلیوی رنج برد. رهبر انقلاب سحرگاه یکشنبه چهارم مهر بر پیکر بیجان علامه نماز میت خواند و یک روز بعد مصادف با اربعین حسینی در آرامگاهی که در حیاط خانهاش در روستای ایرا بخش لاریجان شهرستان آمل در اتاقکی با بام سبز رنگ ساخته بود در کنار قبر همسرش به خاک سپرده شد.
دکتر قدیرینژاد رییس وقت بیمارستان امام رضای آمل علت درگذشت علامه را اینگونه تشریح کرد: علامه حسنزاده آملی ساعت ۱۱ صبح سوم مهر ماه به علت نارسایی شدید قلبی در بیمارستان بستری شدند و با وجود انجام اقدامات درمانی لازم حدود ساعت ۱۰ شب به لقاءالله پیوستند.
منابع:
کتاب انسان در عرف عرفان، خاطرات آیتالله حسن حسنزاده آملی
انتهای پیام