فقر معماری متعهدانه، موجب دهن کجی به هویت شهر اصفهان شده است
محمدرضا قانعی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار کا 118افزود: از نهادهایی مثل شهرداری و میراث فرهنگی انتظار می رود متعهدانه تر رفتار کنند ولی مشارکتی که بین برخی نهاد ها وجود دارد به این منجر میشود که در یک بافت تاریخی، بدون توجه به کالبد، ساخت و ساز شود و هویت معماری شهر تحت شعاع قرار گیرد.
این معمار با اشاره به ساخت و ساز در جوار میدان نقش جهان یا چهارباغ عباسی و برخی از بافت های تاریخی شهر اصفهان، یادآور شد: حمام خسرو آقا نیز به این دلیل خراب شد که ارزش ها به ضد ارزش تبدیل شد و همه نهادهای متولی متحد شدند و با بستن خیابان، یک شبه یک اثر تاریخی که میلیاردها دلار برای ما ارزش داشت، خراب کردند و خیابان کشیدند.
نویسنده کتاب «جوهره مکان؛ پژوهشی در باب معماری کردن در اصفهان» گفت: وظیفه معماری، شادی بخشیدن و دادن احساس خوب است اما برخی از آنچه تحت عنوان معماری در اصفهان شکل گرفت، ضد معماری بود.
قانعی با بیان اینکه زمانی یک اثر می تواند از سرزمین خودش بهره بگیرد که با مولفه های فرهنگی، جغرافیایی، کالبدی و اقلیمی بستر رابطه برقرار کند، گفت: شهری خوب است که دارای پایه و کالبد مشترک باشد. در زمان حاضر با یک سری معماری خودنما مواجه هستیم که هر طورخواسته و با آثار زشت، توانسته خودش را پررنگ کند.
این معمار افزود: زمانی نگاه سرزمینی و برگرفته از معماری و هویت اصفهان، بناهایی مثل هنرستان هنرهای زیبا را در این شهر ایجاد کرد اما در چهل سال اخیر آن نحله فکری جایش را به معماری تازه به دوران رسیده ای داد که ارزش و کیفیت فضای شهر را نابود کرده است.
قانعی گفت: معماری مصلی و یا جهان نما نمونه بارز بناهایی هستند که می توانستند به نوعی نمادهای معماری اصیل به همراه تفکر پیشرفته و امروزی باشند اما نمود معماری مبتذل شدند.
وی با گریزی به معماری دوران معاصر اصفهان گفت: از دوره مدرنیسم که تحت تاثیر معماری غربی قرار گرفتیم؛ شاهد این بودیم که یک نگاه سرزمینی و هویتی از شهر در آثار معماری خلق شده، پر رنگ بود.
وی افزود: به عنوان مثال معماری هنرستان هنرهای زیبا را از معماری که در این بستر شکل گرفته خیلی دور نمی بینید. ستونها، کاشیها و تناسباتی که در این بنا بییننده را به یاد چهل ستون و دیگر آثار معماری در اصفهان می اندازد، حاصل تلاشی است که برای پیوند هویت شهر و نو بودن رخ داده است.
قانعی با مطرح کردن این پرسش که چگونه می توانیم معاصر باشیم ولی هویت و حتی بافت تاریخی را حفظ کنیم، گفت: اصفهان در دهههای اواخر چهل یا پنجاه خورشیدی ، بستر این تحولات فکری بود؛ وقتی معماری هتل عباسی به مسابقه رفت، در کنگره معماری که در چهلستون برگزار شد؛ پرسش این بود که ما چگونه می توانیم سنت را با امروز آشتی بدهیم و چگونه می تواینم بافت تاریخی را حفظ و زندگی امروزی را در کنارش داشته باشیم.
این معمار با اشاره به اینکه تخریب آثار تاریخی در سالهای اخیر توانسته تلنگری برای بخش اندکی از جامعه معماری اصفهان باشد، افزود: امروز از جوانان ،معماری هایی را شاهد هستیم که هم اصفهانی ، هم ایرانی وهم نو هستند. این بیان فکری امروز در نسل جوان ما ایجاد شده است و معماری متعهدانهتری را پیش گرفته است.
وی افزود: این نسل اما هنوز به یک جریان خیلی قوی تبدیل نشده اند و شاید ۱۰ یا ۱۵ درصد جامعه حرفه ای که بیشتر معمارانِ متعهد هستند را در برمی گیرد؛ کسانی که بعد از حس و لمس تخریب ها به این نتیجه رسیدند که باید معماری متعهدانه را رعایت کنند .
این معمار با بیان اینکه بافت شهرها تحت تاثیر توسعه بی رویه سوداگری مسکن بوده است، گفت: هنوز در جریان سیل آسای ساخت و ساز تعداد معمارانی که به هویت شهر اصفهان متعهد هستند در اقلیت اما روبه رو رشد و دارای پشتوانه های فکری لازم هستند و این مسرت بخش است.
این معمار برای پیگیری معماری متعهدانه تر نسبت به هویت و معماری شهر اصفهان، گفت: باید در حوزه آموزش فعلانه تر عمل کنیم، در این رابطه از بنیان مشکل داریم و دچار فقر عجیبی در سالهای اخیر بوده ایم چراکه این رشته به دلیل درآمدزا بودن، خیلی سریع توسعه پیدا کرده است.
وی افزود: مشکل دیگر ما در حوزه کارفرما و همچنین نبود راهنما یا منابع لازم است؛ اینکه چطور بتوانیم تصمیم بگیرم به شهر تعهد داشته باشیم و این کار را عملی کنیم.